بروزرسانی: 30 آذر 1404
معرفی و دانلود کتاب آخر بازی - در انتظار گودو | ساموئل بکت
منتقدان درباره ی هویت گودو و مفهوم نمایشنامه گمانه زنی های زیادی کرده اند. آن ها از منظر سیاسی، روان شناختی، اگزیستانسیالیستی، اخلاقی، دینی و... به تفسیر نمایشنامه ی در انتظار گودو پرداخته اند که هر کدام در نوع خود گوشه ای از اهمیت کار بکت را نشان می دهد.
پوزو و لاکی از دیگر شخصیت های نمایشنامه هستند. پوزو، لاکی را مانند حیوانی با یک طناب به دنبال خود می کشد و او را مجبور می کند که بار سنگین او را با خود بیاورد. در بیشتر مواقع این پوزو است که صحبت می کند و لاکی فقط یک بار در نمایشنامه لب به سخن می گشاید. بیشتر منتقدان شخصیت لاکی را برخلاف نامش، بدشانس و بدبخت می دانند؛ اما وقتی از بکت پرسیده شد که چرا نام او لاکی است، پاسخ داد: «او خوش شانس است؛ زیرا در انتظار گودو به سر نمی برد!»
کتاب آخر بازی - در انتظار گودو مجموعه ای از دو نمایشنامه از نویسنده ی برنده ی جایزه ی نوبل، ساموئل بکت است. در کتاب نام برده علاوه بر دو اثر بکت، مقاله ای از مایکل وارتون با نام «تئاتر به مثابه ی متن» آمده که نقد و تفسیر دو نمایشنامه ی آخر بازی و در انتظار گودو است. این دو اثر بکت نماینده ی ادبیات ابزورد به حساب می آیند.
درباره ی کتاب آخر بازی - در انتظار گودو
پیشگفتار مترجم
در انتظار گودو و آخر بازى: تئاتر به مثابه ی متن
آخر بازى: نمایشنامه اى در یک پرده
در انتظار گودو: تراژدى کمدى در دو پرده
پرده ی 1: جاده اى روستایى. یک درخت. غروب.
پرده ی 2: روز بعد. همان وقت. همان جا.
مشخصات کتاب الکترونیک
نمایشنامه ی دوم کتاب آخر بازی - در انتظار گودو یک نمایشنامه ی کمیک - تراژیک است که بکت با آن به شهرت رسید: نمایشنامه ی در انتظار گودو. ساموئل بکت نمایشنامه ی در انتظار گودو را در سال های 1948 و 1949 به نگارش درآورد و آن را برای اولین بار در پاریس روی صحنه ی تئاتر برد. دو شخصیت اصلی این اثر، ولادیمیر و استراگون هستند که در کنار درختی بی برگ با هم صحبت می کنند. مکالمه ی آن ها درباره ی اتفاقات روزمره است و به ظاهر هیچ اهمیتی ندارد؛ با این حال بعد از خواندن گفتگوی این دو به نکته ای مهم پی می بریم: آن ها منتظر شخصی به نام گودو هستند. ولادیمیر و استراگون اطمینان ندارند که گودو را تابه حال دیده اند یا نه و حتی نمی دانند گودو چه زمانی قرار است بیاید.
نمایشنامه ی اول کتاب آخر بازی - در انتظار گودو که بعد از مقاله ی مایکل وارتون آمده است آخر بازی نام دارد. این اثر کمیک - تراژیک تک پرده ای درباره ی مردی مسن و نابینا و فلج، والدین سالخورده اش و نوکرشان در خانه ای متروک در زمینی بایر است. ساموئل بکت برای این نمایشنامه ی خود فضای بی زمانی را انتخاب کرد تا پوچ گرایانه بودن اثر بیشتر به چشم بیاید. این نمایشنامه در سال 1957 بر روی صحنه رفت و با استقبال منتقدین مواجه شد. بکت که شطرنج بازی حرفه ای بود، شخصیت های خود را با الهام از مهره های شطرنج شکل داد. یکی از شخصیت های نمایشنامه بر صندلی راحتی چرخان نشسته، دیگری قادر به نشستن نیست و دو شخصیت دیگر در سطل زباله زندگی می کنند.
البته نمى توان منکر شد که بسیارى از موضوعاتى که گودو و آخر بازى طرح مى کنند قبلاً در بعضى از رمان ها مطرح شده اند، رمان هایى که جملگى حول این مسئله پیچیده دور مى زنند که چگونه مى توانیم با واقعیت هستى در زمان مواجه شویم. علاقه ی مستمرى در مورد مسئله مرگ و مردن وجود دارد، اما مرگ چون یک حادثه (عملاً به «توده اى استخوان» تبدیل شدن) همچون امر مطلوبى نشان داده شده است که نهایتاً محال به نظر مى رسد، در حالى که مردن همچون یک روند، تنها واقعیت قابل اطمینانى است که به ما نشان داده مى شود. شخصیت هاى بکت با «گناهِ متولّد شدن» درگیرند، گناهى که کفّاره اش را هرگز نمى توانند بپردازند. پوزو یادآورى مى کند که «[ ...] ما روزى دنیا اومدیم، ما روزى مى میریم، همون روز، همون لحظه [ ...] سر یه قبر، با پاهاى باز به دنیات مى آرن، یه لحظه نور سوسو مى زنه، بعدش باز شبه». مرگ به عنوان سرانجامى قطعى، به عنوان سکوتى نهایى، از این نمایشنامه غایب است. شخصیت ها الزاماً و دائماً انتظار چیزى را مى کشند که هرگز نخواهد آمد. این شخصیت ها به سوى پیرى و کهولتى رانده مى شوند و نقصان مى یابند که از آنان کودکانى وابسته و بى پناه، اما فرتوت مى سازد؛ همان طور که نمونه اش در آخر بازى، و در شخصیت نگ دیده مى شود؛ همان که با آه و زارى، «تریتِ من» را طلب مى کند.
فهرست مطالب کتاب
قیمت نسخه الکترونیک