معرفی و دانلود کتاب رو لب تیغ عاشقت موندم | داوود کردبچه | انتشارات آواژ

کتاب رو لب تیغ عاشقت موندم مناسب چه کسانی است؟

ساسان- دختر دایی مکه رفتی که دیگه ایراد نمی گیری حاج خانوم صدات کنن؟
فاطمه- همه حاجی\u200bان... هر کس که خدا رو درک کنه، حاجی می شه وگرنه کعبه یه سنگ نشونی\u200bست که راه گم نشود.
ساسان- [سر از روزنامه بر می دارد]. نه بابا... می بینم که دختردایی ما هم دچار تحول روشن فکری شده.
گلنوش- آره بابا... از صبح هم که اومده، نرفته حرم. از همین جا زیارت\u200bنامه خونده. کلاً مشکوک می زنه!
فاطمه- حالم خوش نیست. رفتن من هم باعث دردسر خودم می شه، هم زحمت دیگران. وقتی مقصد زیارته، از تهران هم می شه زیارت کرد. دوا درمون دو ساله پیش افاقه نکرده و اون زخم ساده به قول شما زخم مری سرطان شده. [نایلونی حاوی دارو به ساسان می دهد]. روزی یه مشت از این \u200bها می خورم ولی هر روز دارم بدتر می شم. دیگه کارم تمومه پسرعمه... [مهرداد از این حرف فاطمه دل\u200bخور شده، از جا برمی خیزد که از صحنه خارج شود].
مهرداد- باز گفت...
گلنوش- کجا می ری؟
مهرداد- مگه نگفتی دستم رو بشورم؟
گلنوش- آفرین پسرخاله\u200b ی گلم. [مهرداد از صحنه خارج می شود].