معرفی و دانلود کتاب ساده، مثل پرواز | کوری لئوناردو | انتشارات پرتقال

معرفی کتاب ساده، مثل پرواز

گاهی ممکن است برای یک پرنده، پرواز آنقدرها هم که به نظر می رسد کار ساده ای نباشد. کتاب ساده، مثل پرواز اثر کوری لئوناردو، داستان پرنده ای است که همیشه به فکر پرواز در آسمان آبی و پهناور است؛ اما اتفاقاتی می افتد که او نمی تواند به آرزویش دست پیدا کند. این داستان دوست داشتنی موفق شده است به جایزه ی نقره ای Parents\' Choice دست یابد.

درباره ی کتاب ساده، مثل پرواز

برای پرنده ای که از تولد در قفس زندانی بوده است، آزاد و رها پرواز کردن، زیباترین آرزویی است که می تواند در ذهن داشته باشد. آلیستر، طوطی آفریقایی داستان ساده، مثل پرواز (The Simple Art of Flying)، پرنده ای است که در هر لحظه به فکر فرار از قفس، برای رسیدن به آسمان بی کران است.

آلیستر و خواهرش، اگی، در مغازه ی فروش حیوانات خانگی به دنیا آمده اند و همه ی عمر خود را در قفس گذرانده اند؛ اما آرزوی آن ها بال زدن و نشستن روی یک درخت نخل است؛ درختی که می توانند آن را تزیین کنند و روی آن به زندگی ادامه دهند؛ اما طولی نمی کشد که این آرزوی زیبا، نقش بر آب می شود؛ زیرا پسری به نام فریتز، اگی را با خود به خانه می برد و آلیستر نیز به پرنده ی خانگی پیرمردی به نام آلبرتینا تبدیل می شود. از این پس، مسیر زندگی آلیستر و اگی از هم جدا می شود و هرکدام، به این فکر می کند که دیگری، در کجای دنیا و مشغول به چه کاری است.

کوری لئوناردو، در کتاب ساده، مثل پرواز، زندگی هر کدام از این دو پرنده و افکار و کارهایشان را روایت می کند؛ تلاش برای رسیدن دوباره به یکدیگر، آرزوی پرواز و تردید در انتخاب زندگی راحت و توأم با آرامش یا زندگی سخت ولی آزاد و رها، همه در این اثر گرد آمده اند. بدین ترتیب، اگرچه این کتاب درمورد پرنده هاست؛ اما ما انسان ها هم می توانیم در هر لحظه، خود را جای آن ها قرار دهیم و تصمیم بگیریم که در موقعیت آلیستر و اگی، یا سایر شخصیت های داستان چه می کردیم.

این کتاب جذاب، می تواند شما را به دنیایی خیالی ببرد و باعث شود به تجاربی دست پیدا کنید که تا پیش از این، هیچ گاه در زندگی خود نداشته اید؛ بنابراین، پیشنهاد ما به شما این است که فرصت خواندن کتاب ساده، مثل پرواز را از دست ندهید.

نکوداشت های کتاب ساده، مثل پرواز

- دلگرم کننده، لذت بخش و باورپذیر. (Kirkus Reviews)

- کوری لئوناردو، داستانی را خلق کرده است که خوانندگان با مطالعه ی آن، وادار به تفکر جدی تر درمورد شخصیت ها می شوند. این داستان بامزه که با محوریت حیوانات شکل گرفته است، نشان می دهد که خانواده می تواند اشکال و اندازه های گوناگونی داشته باشد. (School Library Journal)

- این کتاب، درمورد حیوانات، دوستی و عشق است؛ اما بیشتر از هر چیزی، نشان می دهد که چطور هرکس – انسان یا پرنده - نیاز به دوست داشته شدن و خواسته شدن دارد. (School Library Connection)

کتاب ساده، مثل پرواز مناسب چه کسانی است؟

این کتاب مناسب نوجوانان و افرادی ست که به حیوانات و شیوه زیست آن ها علاقه دارند.

در بخشی از کتاب ساده، مثل پرواز می خوانیم

اَگی می گوید: «اَلیستر، یاد یه جُکی انداختیم!» خودش پیش پیش خنده اش گرفته. «این رو شنیدی؟ از توله سگ ها شنیدمش. خیلی خنده داره.»

خب، پس پورکی و بَبز راست می گفتند. خواهرم دارد تقریباً در هفت متری من، جلوی فروشگاه، زندگی می کند. واقعیتش این است که اگر این فاصله یک کیلومتر هم بود، چندان فرقی به حال من نمی کرد. چون فقط روزی سه بار می توانم اَگی را ببینم، آن هم زمانی است که زندانبانش او را به اتاق پشتی می آورد تا غذا بخوریم و کمی راه برویم و تحرک داشته باشیم. اَگی فکر می کند باید به خاطر این دیدارها فریتز را ببخشم.

ولی من با این حرفش کاملاً مخالفم.

«اَگی، داشتی بهم درباره ی قفل در فروشگاه می گفتی، یادته؟» روی میز نشسته ایم و اَگی روی سرپنجه هایش رفته و حواسش پرت این است که ببیند فریتز آن طرف اتاق، پای یخچال، چه می کند. با هزار امید حرفم را ادامه می دهم: «... داشتیم می گفتیم شاید بتونم با منقارم بچرخونمش و از همون جا بزنیم بیرون؟»

برمی گردد و به من نگاه می کند: «آره، ولی بعد یاد این جوکه افتادم.»

آهی می کشم. «خب، باشه. تعریفش کن.»

«خب، بذار الان می گم. می دونی پرنده ها چرا به جنوب پرواز می کنن؟» بالش را روی منقارش می گذارد تا یک موقع جواب را لو ندهد.

«نمی دونم، اَگ. چرا؟»

داد می زند: «چون دورتر از اینه که پیاده برن! فهمیدی، اَلیستر؟»

«فهمیدم.»

«وای، به نظرم خیلی جوک خوبیه! وقتی داشتی دوباره از فرار حرف می زدی، یاد این افتادم.»

بهش می گویم: «نمی فهمم چرا حرفم یاد این انداختت.»

«چون ما نمی تونیم پرواز کنیم...»

از حرفش یکه می خورم