معرفی و دانلود کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی | آگاتا کریستی | نشر ماه آوا

معرفی کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی

کشته شدن خانم مک گینتی همه ی ساکنان روستا را به تکاپو برای یافتن قاتل او می اندازد. اما با قتل یکی دیگر از اهالی، همه در شوکی عمیق فرو می روند. آگاتا کریسی در کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی روایت معمایی - جنایی شگفت انگیزی را به تصویر می کشد که کلید حل آن به دست هرکول پوآرو، کارآگاه مشهور بلژیکی است.

درباره ی کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی

هرکول پوآرو کارآگاه مشهور بلژیکی که معماهای دشوار و پرونده های ویژه قتل را با هوش بی نظیرش حل می کند، این بار با یک پرونده ی قتل روبه رو شده است که رمزگشایی آن چندان آسان نیست!

ماجرا با قتل خانم مک گینتی، پیرزنی که در یک روستای کوچک زندگی می کند آغاز می شود. پس از پخش شدن خبر قتل، همه ی اهالی روستا به مستاجر او شک می کنند و او را به عنوان قاتل خانم گینتی می شناسند! اما همه چیز به همین روشنی و آسانی نیست و ماجرای بسیار پیچیده تری در حال رخ دادن است! چرا که پس از مرگ پیرزن بیچاره، یکی دیگر از اهالی روستا نیز به قتل می رسد و این اتفاق پرونده های قدیمی را دوباره به جریان می اندازد. پرونده هایی که هرکدام به نوعی با این قتل ها در ارتباط هستند و هیچکس جز هرکول پوآرو از پس حل کردن آن برنمی آید!

آگاتا کریستی (Agatha Christie) جنایی نویس مشهور دنیای ادبیات، در کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی (Mrs. McGinty\'s Dead: A Hercule Poirot Mystery) داستان جدیدی را خلق می کند و شما را به دنیای جدیدی از معما، جنایت و شگفتی داستانی می برد. این رمان می تواند برای مدتی شما را از هیاهوی زندگی دور کند و به قلب هیجان و جذابیت ببرد.

درباره ی مجموعه داستان های هرکول پوآرو

هرکول پوآرو یکی از مشهورترین و جذاب ترین شخصیت ها و کارآگاهان بلژیکی است که آگاتا کریستی با هنرمندی خاص خود او را خلق کرده است. این کارآگاه تخیلی بلژیکی که امروزه در سراسر جهان بسیار مشهور است، برای مدت ها شخصیت اصلی داستان ها و رمان های جنایی آگاتا کریستی بوده است. این نویسنده داستان ها و رمان های متعددی را با حضور خیالی پوآرو خلق کرده است که بیشتر شبیه به یک مجموعه داستان با قصه ها و معماهای جنایی متفاوت است. مجموعه داستان های هرکول پورآرو که برخی آن را با نام مجموعه داستان های راز هرکول پوآرو هم می شناسند در هر روایت خود، با یک ماجرا و معمای تازه روبه رو می شود که می بایست حقیقت را درباره ی آن آشکار کند. از این مجموعه داستان، می توانید قصه های متفاوتی از جمله «سرقت در گراند مترو» را بخوانید.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی

از این داستان شنیدنی و پرطرفدار سریالی با همین نام ساخته شده است که در سپتامبر سال 2008 پخش شد. سریال داستان های پوآرو با بازی شگفت انگیز سِر دیوید کورتنی سوشِی به عنوان شخصیت اصلی داستان، یکی از پرطرفدارترین سریال های جنایی همه ی ادوار است.

کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی برای چه کسانی مناسب است؟

همه ی علاقه مندان به داستان و رمان های معمایی و جنایی خارجی از شنیدن این کتاب لذت می برند.

با آگاتا کریستی بیشتر آشنا شویم

آگاتا کریستی نویسنده ی چیره دست و بی نظیر انگلیسی است که تقریبا همه ی دنیا رمان های پررمز و راز او را خوانده اند. کریستی خالق شخصیت های ماندگاری همچون «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» و ازجمله نویسندگان تاثیرگذار و مطرح جهان در ژانر جنایی است. به همین دلیل به او لقب «ملکه ی جنایت» را نسبت داده اند و نامش به عنوان پرفروش ترین داستان نوس تاریخ در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسیده است. آنطور که گفته اند اولین و مهم ترین مشوق آگاتا برای شروع نویسندگی مادر او بوده و آموزش های لازم را نیز در منزل و توسط مادرش دریافت کرده است. او در سن شانزده سالگی به پاریس رفت و هنر آوازخواندن و نواختن پیانو را آموخت.

اولین کتاب این نویسنده در سال 1920 با نام «طلوع در استایلز؛ اسرار خانه ی ییلاقی» منتشر شد و برای اولین بار شخصیت هرکول پوآرو را به دنیا معرفی کرد. کریستی نخستین نویسنده ای است که توانست جایزه ی استاد اعظم از مجمع معمایی نویسان آمریکا را دریافت کند. او همچنین یکی از برندگان جایزه ی ادگارد است. ادگارد جایزه ای است که در روز بزرگداشت ادگار آلن پو، نویسنده ی سرشناس داستان های کارآگاهی، به آثار فرهنگی در این زمینه اهدا می شود. از این نویسنده ی مشهور انگلیسی، تاکنون 80 رمان و داستان کوتاه جنایی و معمایی به چاپ رسیده است. ازجمله بهترین کتاب های او می توان به کتاب های « قتل راجر آکروید»، «قتل در قطار سریع السیر شرق»، « قتل در کرانه ی نیل» و « قتل در خانه ی کشیش» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی می شنویم

پوآرو از تقاطع خیابان و راه آهن گذشت و به طرف در بزرگی در نزدیکی ایستگاه پیچید. زیر لب زمزمه می کرد و به خودش می گفت:«همه شون آدم های خیلی خوبی هستن.». تابلوی برنجی بزرگی روی نصب و رو آن با حروف درشت نوشته بود: «دکتر رندل، پزشک عمومی». دکتر رندل مرد خنده رو و درشت هیکلی بود که مشتاقانه از پوآرو استقبال کرد و با لحن افتخارآمیزی گفت: « تشریف فرمایی هرکول پوآروی کبیر برای روستای کوچیک ما افتخار بزرگیه!»

پوآرو از این حرف خوشحال شد. بااین حال، از اینکه او را شناخت تعجب کرد و گفت: «اووو که اینطور! پس شما هم با نام من آشنایید.»

- آقای پوآرو مگه میشه کسی اسم شما رو نشنیده باشه؟

پوآرو می توانست جواب این سوال را بدهد ولی امکان داشت خدشه ای به شهرتش وارد شود. خیلی مودبانه فقط گفت: «خیلی خوشبختم. احساس می کنم در خونه ی خودم هستم». البته فقط تعارف بود! معلوم بود دکتر رندل عجله دارد. چون مشتاقانه گفت: «شما خیلی به موقع اومدین. چون یک ربع دیگه عمل دارم. خب بفرمایید چه کاری از دست من ساخته است؟ باور کنید کنجکاوی تمام وجود من رو فرا گرفته بود و خیلی میل دارم بدونم که چه انگیزه ای شما رو به این روستا کشونده؟ شاید می خواهید استراحت کنید! نکنه یکی از ما مرتکب قتلی شده؟»