بروزرسانی: 27 آذر 1404
معرفی و دانلود کتاب صوتی مادر بودن: بهترین و سخت ترین شغل دنیا | کاترین می
معرفی کتاب صوتی مادر بودن: بهترین و سخت ترین شغل دنیا
روایت هایی ناب و متفاوت از معنای مادرانگی... کتاب صوتی مادر بودن مجموعه ای ست از جستارهای زنانی که هر یک تجربه ی مادر شدن را با گوشت و پوست خود درک کرده اند و نگاهی متفاوت به این مقوله ی مهم و جنجالی داشته اند. کاترین می با گردآوری این جستارها توانسته تصویری غیرکلیشه ای و واقعی از یک تجربه ی زنانه ارائه دهد و بسیاری از باورهای عمومی را به چالش بکشد.
درباره کتاب صوتی مادر بودن
مادر بودن از عجیب ترین اتفاقاتی ست که هر زنی می تواند آن را تجربه کند. تحولی بنیادین که بندبند زندگی یک زن را برای همیشه تغییر می دهد و در عین آنکه پر از لذت و احساسات خوشایند است، می تواند بسیار دردناک، سخت و پر از خستگی های بی شمار باشد.
در طول تاریخ و در جوامع و فرهنگ های گوناگون، جایگاه مادران در خانواده و جامعه و به صورت کلی مفهوم مادرانگی معانی گسترده ای داشته است. با این حال چند دهه بیشتر نیست که پرسش های عمیقی پیرامون تجربه مادر شدن شکل گرفته است. اینکه آیا مادری مفهومی مقدس است یا هر مادری می تواند با وجود تمام محبت ها و ازخودگذشتگی های خود، اشتباهاتی کند و نیاز داشته باشد تا مدتی تنها باشد و به خواسته های شخصی اش رسیدگی کند؟ آیا وظیفه ی غایی زنان مادر شدن است یا آن ها می توانند برای داشتن فرزند حق انتخاب داشته باشند؟
به هر حال، پرسش هایی از این دست می تواند بسیار راهگشا باشد. اما شنیدن روایت های شخصی مادرانی معمولی که هریک به نژاد، مذهب و ملیت خاصی تعلق دارند، می تواند زنان را به درک متفاوتی از این موضوع برساند. کاترین می نیز در کتاب مادر بودن (The Best Most Awful Job) مجموعه ای را گردآوری کرده که موضوع اصلی آن فرزندپروری و لذت ها و رنج های مادرانگی است و هر یک از مقالات آن، دیدگاه و رویکردی متفاوت دارند.
به علاوه، کاترین می برای آنکه کتابی بی نقص داشته باشد، از نویسندگان خود که مادرانی جوان بودند، درخواست کرده تجربیات و احساسات شخصی خود را بدون هیچگونه سانسوری بنویسند تا جنبه های کمتر شناخته شده مادرانگی بیشتر نمایان شود. درواقع در جهانی که والدگری وظیفه ای دشوار است و هر آن ممکن است فردی شما را مورد قضاوت قرار دهد، شنیدن تجربیات مادران گوناگون به هر فردی کمک می کند تا خودش را تنها و ضعیف و ناکافی نبیند.
نکوداشت های کتاب صوتی مادر بودن
- این کتابی است که می تواند در زندگی یک نفر تغییر ایجاد کند... هر مادری باید آن را بخواند. (لورا پیرسون، نویسنده)
- گلچینی فوق العاده از بهترین مقالات که طیف های مختلفی از صداها و روایت ها را دارد.. من از آن بسیار لذت بردم. (لیز بری، نویسنده)
- کتابی متفکرانه و دقیق که تأثیری عاطفی نیز می گذارد و مادر شدن را به عنوان یک تجربه ی پیچیده و عمیقاً انسانی نشان می دهد. (Publishers Weekly)
- کتاب مادر بودن تأثیرگذار، خنده دار و به طرز شگفت انگیزی واقعی است. این کتاب که مجموعه ای برجسته از مقالات است، از برخی از بهترین نویسندگان استفاده کرده تا به معنای واقعی مادر بودن برسد. (کلاور استرود، نویسنده)
- داستان هایی که درباره ی باردارشدن، داشتن شش فرزند، ناتوانی در باردار شدن، تک والد بودن و... صبحت می کند و نشان می دهد که چگونه نژاد، طبقه، مذهب و جنسیت از برداشت ما از مادری تأثیر می گذارد. (Bookseller Editor\'s Choice)
کتاب صوتی مادر بودن برای چه کسانی مناسب است؟
مادرانی که یک یا چند فرزند دارند یا زنانی که در آستانه مادر شدن هستند و دوست دارند جنبه های گوناگون این موضوع پیچیده را درک کنند، کتاب صوتی مادر بودن می تواند اثری جذاب و شنیدنی برایشان باشد. با این حال طیف مخاطبان کتاب حاضر گسترده است و افراد مختلف با هر جنسیتی و هر جایگاهی نیز می توانند از مقالات آن لذت ببرند.
کاترین می را بیشتر بشناسیم
کاترین می (katherine may) نویسنده ای دغدغه مند است که در جدیدترین آثارش تمایل دارد تا به جنبه های مبهم فرزندپروری بپردازد و آن ها را در قالب داستان، خاطرات و جستار بررسی نماید.
او بر این باور است که جهان طبیعت می تواند تأثیری شگرف بر سلامت روح و روان ما داشته باشد. کاترین می شیفته ی پیاده روی های طولانی و شنا کردن در دریا است و هر دوی این ها به او کمک می کنند تا از پس مشکلاتش بربیاید. حتی او در همین رابطه کتابی نوشته که در ایران با نام های «گذران زمستان های زندگی» یا «سپری کردن زمستان» نیز ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب صوتی مادر بودن می شنویم
برای گذراندن تعطیلات خانوادگی در قاره اروپا و در ساحل آفتابی سیتجس هستیم. پشت سرم چند ردیف درخت نخل سر به فلک کشیده و آپارتمان های جعبه مانند قرار دارد. سال 2013 است. بچه ی هفت ساله ام روبه رویم در ساحل کم عمق مدیترانه آب بازی می کند. سمت چپم یک بطری آب معدنی داغ، تورتیلایی که بسته بندی اش مچاله شده و بسته ای چیپس آغشته به ماسه قرار دارد. سمت راستم خالی ست. فقدان عاشق اوقات خوش است. آن وقت است که دزدکی و بی دعوت مثل آدمی مزاحم در اتوبوس می آید و کنارم می نشیند. تولدها به طور خاص مورد علاقه اوست. شب هنگام وقتی پسرم خواب است و بادکنک ها کوچک شده اند و تنها روی کاناپه دراز کشیده ام و از کیک ایراد می گیرم، از راه می رسد.
تام داد می زند: مامان بیا باهام شنا کن. لطفا.
نمی توانم چون مواظب کیف دستی ام، موبایلم و پول هایم هستم. چیزهای باارزشی که هیچ کدام به اندازه او بارارزش نیستند. یا درواقع به اندازه این لحظه.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86/book/69448