معرفی و دانلود کتاب صوتی هم نوایی در پاییز | باربارا پیم | رادیو گوشه
انتشار: آذر 12، 1403
بروزرسانی: 27 آذر 1404

معرفی و دانلود کتاب صوتی هم نوایی در پاییز | باربارا پیم | رادیو گوشه


معرفی کتاب صوتی هم نوایی در پاییز

داستان فصلی تازه از زندگی هایی که کم کم رو به خزان می روند... باربارا پیم در کتاب صوتی هم نوایی در پاییز که از نامزدهای دریافت جایزه ی بوکر بوده، داستان زندگی چهار دوست را در آستانه ی بازنشستگی و ورودشان به جهان سالمندی روایت می کند و از دغدغه ها، افکار، و تجربه های تازه شان می نویسد.

درباره ی کتاب صوتی هم نوایی در پاییز

باربارا پیم (Barbara Pym) در صحنه ی ادبی کشورش از شهرت و موفقیت چندانی بهره مند نبود؛ تا اینکه چند داستان طنز کوتاه منتشر کرد و توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند. پس از آن او یک دوره ی رکود را پشت سر گذاشت که چندان برایش ثمربخش نبود، اما بعد از آن داستانی نوشت که از بابت درخشان بودن ایده و نزدیک بودنش به واقعیت، نامزد دریافت جایزه ی بوکر شد. این داستان، که هم اکنون نسخه ی صوتی آن پیش روی شما قرار دارد، کتاب صوتی هم نوایی در پاییز (Quartet in Autumn) نام داشت که بسیاری آن را از بابت توصیفات بی همتا و شفافیت در نشان دادن احساسات و عواطف انسانی، یکی از بهترین داستان های اثر حاضر دانسته اند. این قصه موفق شد تا دوباره نام باربارا پیم را سر زبان ها بیندازد.

معرفی و دانلود کتاب صوتی هم نوایی در پاییز

کتاب صوتی هم نوایی در پاییز داستان چهار دوست است. دوستانی که همگی حالا در سال های سالمندی خود به سر می برند و در آستانه ی بازنشستگی هستند. مارسیا، لتی، نُرمَن و ادوین، شخصیت های اصلی این قصه اند. آن ها به جز سن وسالشان، یک وجه اشتراک دیگر هم با یکدیگر دارند و آن تنهایی است. درحال حاضر هیچ کدامشان خانواده ای ندارند، چون یا هیچ وقت تصمیمی برای ازدواج نداشته اند یا در سال های قبل، شریک زندگی شان را از دست داده اند.

هر فصل از زندگی چالش ها و فرصت های خاص خودش را دارد، اما چهار شخصیت این قصه می دانند که پیری با هر زمان دیگری در زندگی متفاوت است. در همین دوران است که به اندازه ی تمام عمرت خاطره داری تا به یاد بیاوری. از هر زمان دیگری نیز به مرگ نزدیک تری و این به معنی آن است که دیگر کم کم باید به طور جدی به آن فکر کنی. در همین فصل تازه است که تمام روتین های زندگی ات زیرورو می شوند و مجبوری تا برای خودت کارهای تازه، دوستان تازه و حتی کنج امن تازه ای پیدا کنی. همان طور که حالا مارسیا، لتی، نُرمَن و ادوین، به فکر یافتن یک مسیر تازه برای ادامه ی زندگی شان هستند.

معرفی و دانلود کتاب صوتی هم نوایی در پاییز

باربارا پیم قصه را با روایت تجربیات هر کدام از این چهار دوست پیش می برد. لتی که به نوعی شخصیت اصلی این قصه به شمار می رود، تصمیم دارد تا پس از بازنشستگی به روستا مهاجرت کرده و به همراه یکی از دوستانش مارجری در آنجا زندگی کند. او روی این نقشه حساب کرده و از حالا رویای رفتن به طبیعت سبز و آرام روستایی را می بیند، که ناگهان مارجری تمام برنامه هایشان را به هم می زند. مارجری قصد دارد با یک روحانی ازدواج کند و دیگر نمی تواند برای زندگی با لتی در روستا آماده شود. همین هم می شود که لتی تصمیم می گیرد به شهر دیگری برود و در آنجا با اتفاقات پیش بینی نشده ای روبه رو می شود...

کتاب صوتی هم نوایی در پاییز کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات بیدگل است. مزدک بلوری و میلاد فتوحی به ترتیب مترجم و گوینده ی این اثر هستند.

نکوداشت های کتاب هم نوایی در پاییز

  • یک اثر هنری ممتاز و درخشان. (آبزرور)
  • باربارا پیم درک عمیقی از ظرافت های رفتار انسانی دارد. (تایمز)
  • ردپایی از هوش و سبک هنری جین آستن در این کتاب دیده می شود. (Harpers & Queen)
  • اثری خواندنی و سرگرم کننده که نگاهی دقیق به ابعاد مختلف و پستی بلندی های زندگی انسان دارد. (Financial Times)

اقتباس های فرهنگی از کتاب هم نوایی در پاییز

گرچه داستان کتاب صوتی هم نوایی در پاییز تابه حال مورد اقتباس سینمایی قرار نگرفته، اما تئاتری بر اساس داستان آن ساخته شده که آماندا ویتینگتون و سی. پی. هالام کارگردانی اش را بر عهده داشتند.

کتاب صوتی هم نوایی در پاییز برای چه کسانی مناسب است؟

گوش سپردن به این کتاب را به طرفداران داستان های اجتماعی ادبیات انگلستان پیشنهاد می کنیم تا با شنیدنش، دید تازه ای از دوران کهن سالی و چالش هایش پیدا کنند.

در بخشی از کتاب صوتی هم نوایی در پاییز می شنویم

با آمدن بهار و برآمدن آفتاب اوایل ماه مه، تغییرات نامحسوسی در برنامه های وقت ناهار این چهار نفر در اداره ایجاد شد. ادوین طبق معمول وقت ناهار سری به کلیساها می زد، چون آن فصل سال جشنواره های زیادی برگزار می شد و کلیساهای آن منطقه برنامه های پربار و متنوعی داشتند. علاوه براین، اغلب به مغازه های لوازم باغبانی می رفت و سری هم به آژانس های مسافرتی می زد و بروشورهای شان را می گرفت تا بلکه بتواند با تاخیر برای تعطیلات برنامه ریزی کند، درحالی که همه برای تعطیلاتشان در ماه ژانویه جا رزرو کرده بودند. نورمن دل وجرئتش را جمع کرد و رفت پیش دندان پزشک و درحالی که به حال خودش دل می سوزاند به اداره آمد. فلاسکی سوپ با خودش آورده بود، تنها چیزی که توانسته بود برای ناهارش آماده کند.

مارسیا طبق عادت همیشگی اش، به کتابخانه ی عمومی نرفت و بی هدف وارد مغازه ای شد که موسیقی با صدایی بلند در آن پخش می شد و پر بود از اجناس خارجی و لباس های بددوخت به سبک شرقی برای آقایان و خانم ها. به ظروف سفالی خالی از ظرافت و بلوزها و دامن های پرزرق وبرق و نازک دست کشید اما چیزی نخرید.



منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%85-%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2/book/90551