معرفی و دانلود کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه: چند گفت و گو درباره عشق، به دست آوردن و از دست دادن | ناتاشا لان | رادیو گوشه

معرفی کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه: چند گفت و گو درباره عشق، به دست آوردن و از دست دادن

کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه، نوشته ی روزنامه نگاری به نام ناتاشا لان است که آن قدر دور از عشق زیست تا تصمیم گرفت بالاخره پاسخی برای پرسش های همیشگی اش پیدا کند: اصلاً چه طور عشق را پیدا کنم؟ چه طور این ماهی لیز را در دستانم نگه دارم؟ اگر این ماهی لغزید و به دریا افتاد، اگر عشق را دوباره از دست دادم، چه طور با این فقدان کنار بیایم؟ نویسنده در این کتاب پرفروش ساندی تایمز به سراغ مشاهیری هم چون آلن دوباتن می رود و ضمن مصاحبه با آنان تلاش می کند تا ذهن ما را از تعاریفِ موهوم عشق، پاک کند. مهراوه شریفی نیا، محیا ساعدی و نیما رئیسی راویان همراه شما در این روایت هستند.

درباره ی کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه

زندگی، جادویی است که حتی کوچک ترین و ریزترین لحظاتش هم پر از عشق و روشنی است. شما معنای حقیقی این جمله را با شنیدن هر دقیقه از کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه (Conversations on Love) نوشته ی ناتاشا لان (Natasha Lunn) لمس خواهید کرد. این کتاب صوتی، تجربه ی سفری است در باب عشق، آسیب پذیری عاطفی انسان ها، اهمیت بلاشک دوستی ها و روابط بینافردی، تنهایی، از بین رفتن روابط، تجربه ی والد بودن و تأثیر آن بر روابط عاشقانه میان زن و مرد و در نهایت کنار آمدن با دشواری های روابط است.

ناتاشا لان کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه را با بازتعریف ایده ی عشق آغاز می کند. او به این نکته اشاره می کند که مسئله ای که اغلب در این باره ذهن ما را به خود درگیر می کند، عشق به عنوان ایده ی فرازمینی و نه واقعی است. برای این که ما بتوانیم تصویری واقعی از مفهوم عشق در ذهن داشته باشیم، ابتدا باید به تنظیم مجدد روال های ذهنی مان بپردازیم. این تنظیم مجدد باعث خواهد شد تا مفهوم عشق برای ما گسترده تر و واقعی تر شود، خودمان و دیگران را با صداقت بیش تری ببینیم و در نهایت هم صادقانه تر و عاشقانه تر زندگی کنیم. کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه، در عین این که شرح حالی بسیار جزئی و دقیق از زندگی شخصی ناتاشا لان، نویسنده ی این کتاب تأثیرگذار و تحول برانگیز است، دربردارنده ی مصاحبه هایی گسترده و متنوع با طیف گوناگونی از افراد و سلایق فکری است؛ شخصیت هایی هم چون آلن دوباتن، عایشه مالک و فیلیپا پری.

شما هم احتمالاً این بازی را بلد هستید که از شما می پرسند: «اگر می شد به جزیره ای بروی و تنها یک کتاب با خودت ببری، آن کدام کتاب بود؟» کسانی که این کتاب صوتی را شنیده باشند در کسری از ثانیه خواند گفت: «کتاب گفت وگوهای عاشقانه!». تجربه ی مطالعه ی این کتاب هم چون دراز کشیدن زیر آفتاب ملایم ساحل، آرام و روح نواز است. گوش دادن به صدای دلنشین مهراوه شریفی نیا، محیا ساعدی و نیما رئیسی و شنیدن از عشق، قلب شما را گرم، روشن و نورانی می کند.

کتاب صوتی گفت وگوهای عاشقانه: چند گفت و گو درباره عشق، به دست آوردن و از دست دادن نوشته ی ناتاشا لان و ترجمه ی امیرمهدی حقیقت است. وظیفه ی انتشار نسخه ی چاپی این کتاب برعهده ی انتشارات دیوار بوده است. نسخه ی صوتی این کتاب با صدای دلنشین مهراوه شریفی نیا، محیا ساعدی، نیما رئیسی و با همت نشر صوتی رادیو گوشه منتشر شده است.

نکوداشت های کتاب گفت و گوهای عاشقانه

• کتاب گفت و گوهای عاشقانه باعث شد تا لبخند به لبانم بیاید، اشک بریزم و عمیقاً به فکر فرو بروم. دوست دارم تمام آدم هایی که دوستشان دارم این کتاب را مطالعه کنند. (دکتر کاترین مانیکس، نویسنده ی پرفروش ساندی تایمز)
• این کتاب می تواند زندگی شما را زیرورو کند. (ساندی تایمز)
• تصور این مطلب که خواندن این کتاب تأثیرگذار برای کسی مفید واقع نشود، بسیار سخت و دشوار است. (مجله ی بوک سلر)
• برای من، کتاب گفت و گوهای عاشقانه مهم ترین کتابی است که امسال خوانده ام و چنین امکانی وجود دارد که این کتاب تأثیرگذار توانسته باشد رویکرد من به روابط را برای همیشه دستخوش تغییر کرده باشد. (وب سایت Her.ie)
• این کتاب عمیق و تأمل برانگیز، آگاهی بخش و قوت قلب است. (وب سایت Good Housekeeping)

کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه برای چه کسانی مناسب است؟

دل شکسته ها، کسانی که عشق را در زندگی خود گم کرده اند یا همه ی کسانی که برای حفظ روابط عاطفی خود نگران هستند، می توانند با شنیدن این کتاب صوتی بیاموزند که چه طور عشق را پیدا کنند، آن را حفظ کنند و بدون آن، زندگی را تاب بیاورند.

در بخشی از کتاب صوتی گفت و گوهای عاشقانه: چند گفت و گو درباره عشق، به دست آوردن و از دست دادن می شنویم

شکی نبود که از این که مجرد و تنها هستم ناراحتم. در اعماق وجودم می ترسیدم از این که مبادا تا ابد مجرد بمانم و این که هیچ جوره نمی توانستم بفهمم آیا واقعاً قرار است تا آخر عمرم مجرد بمانم یا نه، اضطراب بزرگی به جانم انداخته بود. مدام این ندانستن را در ذهنم نشخوار می کردم و با آن کلنجار می رفتم. فکر می کردم دارم چمدانی را به سختی از پله های ایستگاه قطار بالا می کشم و اگر ته پله ها را ببینم ادامه ی مسیر برایم راحت تر خواهد بود. خیال می کردم اگر ته مسیر را ببینم می توانم باقی مانده ی انرژی وجودم را جمع وجور کنم و هر جوری هست خودم را به آن نقطه برسانم. ولی هیچ راهی وجود نداشت که بدانم مسیری که برای پیدا کردن رابطه ی رمانتیک می خواهم پا تویش بگذارم قرار است به کجا ختم بشود. به دوستانم می گفتم: «برام مهم نیست اگه تا ده سال دیگه هم با کسی آشنا نشم. فقط می خوام بدونم بالاخره “یک روز” این اتفاق می افته.»

الآن می فهمم چه قدر نگاهم به این بخش زندگی کوته بینانه بود و چه قدر متمرکز بودم روی دریافت عشق، به جای دادنش؛ روی چشم به راهش نشستن، به جای بنا کردنش. خیلی از چیزهایی که من از یک رابطه می خواستم مثل این که جسم آدمی را در کنارم داشته باشم، با آدم ها رابطه داشته باشم و همچنین امکان مادر شدن در واقع بدون نیاز به رابطه در دسترسم بود. بااین حال، در آن زمان متوجه نبودم که خودم هم در تنها ماندنم نقش دارم و به همین خاطر همیشه جوری زندگی می کردم که انگار زندگی ام رابطه کم دارد، رابطه ای که نمی دانستم آیا روزی به آن خواهم رسید یا نه.

فهرست مطالب کتاب صوتی