معرفی و دانلود کتاب صوتی گوست | جیسون رینولدز | کتاب های درگوشی

معرفی کتاب صوتی گوست

روایتی جذاب و شنیدنی از پسری که می خواهد چابک ترین دونده ی جهان شود... کتاب صوتی گوست به قلم جیسون رینولدز، قصه نوجوانی به نام کسل کرنشا را تعریف می کند که به شبح یا گوست مشهور است و دلیل آن چیزی جز سرعت بالای او نیست... این کتاب پرفروش و محبوب تاکنون افتخارات متعددی همچون جایزه ملی کتاب و جایزه ادبی ربکا کادیل را از آن خود کرده است.

درباره کتاب صوتی گوست

سه سال پیش بود که اتفاقی سهمگین زندگی کسل کرنشا و مادرش را تغییر داد. همان شبی که پدرش به خاطر مصرف بیش از حد الکل، به سمت آن ها شلیک کرد و آن دو برای نجات جانشان با سرعت دویدند تا به یک مکان امن برسند. بعد از آن بود که کسل فهمید می تواند برای فرار از گذشته و مشکلاتش همیشه بدود و همه چیز را به فراموشی بسپارد.

حالا چند سال گذشته و کمتر کسی در محله یا مدرسه این نوجوان سیاه پوست را با اسم کوچک خودش صدا می زنند، چرا که همه او را با لقب گوست می شناسند. شبحی پرسرعت که همیشه در حال دویدن است و آن را راهی برای تخلیه خشم ها و ناراحتی های درونی اش می داند. تا اینکه بخت با این پسر بااستعداد یار می شود و یک مربی محلی او را برای مسابقات دومیدانی انتخاب می کند.

البته مربی یک شرط اساسی برای گوست دارد و آن هم چیزی نیست جز، دعوا نکردن در مدرسه! کسل تلاش می کند به حرف مربی اش گوش دهد اما همیشه همکلاسی هایش بهانه ای به دستش می دهند تا یک دعوای درست و حسابی برپا شود. ممکن است یک روز علت این مشاجره ها کفش های کثیف و مدل موی خانگی او باشد، یک روز هم لباس های ژولیده یا محله ای که در آن زندگی می کند.

سرانجام تلاش های مربی و مادر گوست نتیجه می دهد و او در یک تیم چهارنفره عضو می شود و خودش را برای مسابقات ورزشی آماده می کند. در چنین شرایطی ست که کسل برای اولین بار می فهمد، دویدن می تواند تنها برای فرار از تلخی های زندگی اش نباشد، بلکه می شود فقط برای خود دویدن بدود و از آن لذت ببرد.

رمان گوست (Ghost) اثری شایسته و آموزنده است که علاوه بر داشتن لحظات خنده دار و سرگرم کننده، با زبان صریح و شجاعانه خود از معضلاتی همچون دزدی، قلدری و خشونت خانگی سخن می گوید. و در عین حال بارقه هایی از امید و شوق زندگی را به مخاطب خود نشان می دهد.

درباره مجموعه ی دونده

روح، پاتی، سانی و لو گروهی هستند که یک ویژگی مشترک دارند، همه ی آن ها علاقه ی خاصی به دویدن دارند و بسیار سریع هستند. هر کدام از این نوجوانان داستان مخصوص خود را دارند. می توانید ماجراجویی ها و تلاش های آن ها را در مجموعه ی جهار جلدی جیسون رینولدز بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی گوست

- نامزد جایزه ادیسه (Odyssey Award) در سال 2017
- برنده جایزه NCTE Charlotte Huck Award در سال 2017
- برنده جایزه کتاب سال NAIBA برای خوانندگان متوسطه در سال 2017
- نامزده جایزه کتاب کودک دوروتی کانفیلد فیشر (Dorothy Canfield Fisher) در سال 2018
- برنده جایزه Great Lakes Great Books در سال 2018
- برنده جایزه کتاب کودک ویلیام الن وایت (William Allen White) در سال 2019
- برنده جایزه کتاب خوانندگان جوان Rebecca Caudill در سال 2019
- نامزد شده به عنوان یکی از محبوب ترین رمان های آمریکا توسط PBS The Great American Read
- برنده نهایی جایزه ملی کتاب برای ادبیات افراد جوان (National Book Award Finalist for Young People\'s Literature) در سال 2016

کتاب صوتی گوست به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

این کتاب ماجراجویانه و هیجان انگیز برای نوجوانان مناسب و جذاب است.

جیسون رینولدز را بیشتر بشناسیم

جیسون رینولدز متولد 1983 در واشنگتون آمریکا است. او در سن 9 سالگی به موسیقی رپ و نوشتن شعر و ترانه علاقه فراوانی پیدا کرد. بعد از اینکه در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه مریلند فارغ التحصیل شد، به بروکلین رفت تا بتواند تمرکز بیشتری روی کارهایش داشته باشد. جیسون رینولدز (Jason Reynolds) بیشتر کتاب هایش را برای کودکان و نوجوانان نوشته و افتخارات بسیاری در این زمینه کسب کرده است. از مهم ترین جوایز او می توان به جایزه کتاب ملی آمریکا اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی گوست می شنویم

می دانم این شاید بهترین تعلیق کل تاریخ به نظر برسد و اگر بخواهم راستش را بگویم، همینطور هم بود. لااقل اولش اینطور بود. هم مشت زدم توی صورت آن برندون عوضی...امم... می دانم می دانم کار خوبی نبود ولی حالا... هم از مدرسه زودتر آمدم بیرون هم با مربی جدیدم... آخر الان عضو یک تیم هستم! توی زمین دو وقت گذرانیم که معلوم شد خیلی هم آدم باحالی است. من و مربی ام دیگر زیاد در زندگی من حرف نزدیم و من هم راضی بودم چون تا آن موقع واقعا درباره بابام به کسی چیزی نگفته بودم. به جایش مربی از من پرسید بسکتبالیست های محبوبم چه کسانی هستند. جوابش کاملا به نظرم واضح می رسید. گفتم: «معلومه! لبران. پس کی؟» مربی متعجب از من پرسید: «پس کی؟!»