بروزرسانی: 27 آذر 1404
معرفی و دانلود کتاب موسیو پین و دو داستان دیگر | روبرتو بولانیو | انتشارات افق
روبرتو بولانیو چهره ای یکّه و بی همتا در ادبیات آمریکای لاتین بود؛ نویسنده ای خلاق و نیرومند که استعدادی کم نظیر در جذبِ مخاطبینی با سلیقه های ادبی گوناگون داشت. البته شکی نیست که ادبیات جهان در قرن بیستم چهره های بس درخشان تری از بولانیو را نیز به خود دیده بود؛ با این حال، در قریحه ی بولانیو عنصری وجود داشت که چه بسا نظیر آن را در کار بسیاری از بزرگ ترین داستان نویسان تاریخ نیز تشخیص نمی دهیم. توضیحِ چیستیِ این عنصر ساده نیست. شاید همین کافی باشد که بگوییم در داستان های روبرتو بولانیو، چنان که در آثار استاد و نویسنده ی محبوب او، خورخه لوئیس بورخس، حلاوت، عمق، غنا و در عین حال، سادگی و شفافیتی وجود دارد که سبب می گردد عامی ترینِ خوانندگان نیز، به سانِ برجسته ترین صاحب نظران و متخصصانِ ادبی، مجذوب و مفتون آن ها گردند.
بولانیو در خانواده ای نه چندان ثروتمند به دنیا آمد و بیشتر ایام خردسالی خود را به دلیل حرفه ی پدر که راننده ی کامیون های سنگین بود، در سفر، یا از موضعی منفی نگرانه، در حال خانه به دوشی گذراند! روبرتو بولانیو به عنوان یک ادیب فردی ادبی بی باک و جسور بود که هیچ ابایی از نوآوری های متهورانه نداشت. او در زندگی اجتماعی نیز چنین بود. در همین راستا و به عنوان نمونه، می توان به نقدهای تند او به گابریل گارسیا مارکز، نویسنده ی بزرگ اهل کلمبیا، اشاره کرد. بولانیو به لحاظ سیاسی نیز افکاری رادیکال داشت و تا آنجا که در توانش بود، می کوشید علیه استبدادِ ظالمانه ی حاکم بر زادگاه خود، شیلی، مبارزه کند.
یکی از پسرها گفت: «شاخ؟ شاخ گاو! برای اسپانیاست!»
روبرتو بولانیو (Roberto Bolaño) در سال 1953 دیده به جهان گشود و به سال 2003 از دنیا رفت. این داستان نویس شیلیایی امروزه یکی از برترین و اثرگذارترین چهره ها در ادبیات آمریکای جنوبی به شمار می رود. روبرتو بولانیو از آن دست نویسندگانی بود که زندگی بس پرماجرایی دارند. شرح این زندگی، در مجال مختصری که ما داریم، ابداً مقدور نیست. به همین خاطر، در ادامه نکاتی کلی را گفته ایم که آگاهی از آن ها، احتمالاً در خوانش دقیق تر داستان های نویسنده ی مورد بحث ما به کار خواهند آمد.
خوشبختانه در ایران بخت با روبرتو بولانیو و آثارش یار بوده است. چنان که اغلب کتاب های مهم او، از جمله عناوینی چون «کارآگاهان وحشی»، «یک رمانک لومپن»، «تعویذ» و ... به قلم مترجمینی حاذق و برجسته به زبان فارسی ترجمه شده اند. در این بین، یکی از بهترین آثار بولانیو که چندین ترجمه نیز از آن به فارسی در دست است، رمانی کوتاه با عنوان موسیو پین (Monsieur Pain) است؛ اثری درخشان که به همراه دو داستان کوتاه از همین نویسنده، محتوای کتابِ حاضر را تشکیل می دهند.
آنچه در ادامه می بینید، عناوینِ برخی از بهترین آثار ترجمه شده از روبرتو بولانیو به زبان فارسی است: «کابوی تحمل ناپذیر»، «شرم نوشتن»، «شبانه های شیلی»، «موسیو پین».
در بخشی از کتاب موسیو پین و دو داستان دیگر می خوانیم
درباره ی نگارش فارسی نام Monsieur Pain
یادداشت آغازین
پاریس، 1938
لولو اجتناب ناپذیر تنهایی شاخ
مؤخره ی اصوات: مسیر فیل ها
پل ریوت
م. سغرری
آلفونس لودوک
ژول سوترو
ژان بلوکمان
مارسل رینود
موریس فِوال، با اسم مستعار
گیوم ترزف
پی یر پین
ملاقات با انریکه لین
ساحل
درباره ی روبرتو بولانیو
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1/book/68463
رفیقش با خمیازه ای گفت: «لولو همه رو خر می کنه.»
زمانی در طول شب همه کاملاً مست بودیم یکی پیشنهاد کرد بخت مان را در یک قمارخانه ی مشکوک امتحان کنیم. تصویر مبهمی از یک کوچه که به نظرم در مون مارتر بود، هرچند نمی توانم قسم بخورم، و تسلسل درهایی که بلافاصله به دست کسی که از دیده پنهان بود باز می شدند به یاد می آورم. دل دل کردم که ساعت را بپرسم، کیف پولم را وارسی کنم و بروم، ولی این کار را نکردم. ناگهان خودم را در حالی یافتم که در اتاقی خفه و بدبو که یک لامپ حبابی با نور لرزان که از سقف آویزان بود به زحمت آن را روشن می کرد، پشت به حلقه ی قماربازان نشسته ام. صدای داد و فریاد می شنیدم؛ هیچ تلاشی نمی کردم که ببینم چه بازی ای می کنند. از همان راهی که آمده بودم برگشتم و همان سایه درها را برایم باز کرد. پیش از رسیدن به آخرین در، ایستادم. آن وقت بود که متوجه شدم راهنمایم سیگاری در دست دارد. سر نورانی سیگار و دکمه های کت او هم چون ستاره های دور از دسترس می درخشیدند.
اثری بی نظیر از ادبیات غنی آمریکای جنوبی... در کتاب موسیو پین و دو داستان دیگر مخاطب سه شاهکار بی بدیل از روبرتو بولانیو، نویسنده ی شهیر اهل شیلی، خواهید بود. داستان نخست کتاب که عنوان اثر نیز از آن اخذ شده، روایتی کارآگاهی - معمایی است که وقایعِ آن حول محور رابطه ی عاطفی مردی به نام پین، با زنی به نام مارسل شکل می گیرد...
درباره کتاب موسیو پین و دو داستان دیگر
علاقه مندان به داستان های مدرنیسیتی، دوست داران ادبیات آمریکای لاتین و طرفداران قصه های معمایی، سه گروه از مخاطبینی اند که بی گمان مجذوب کتاب موسیو پین و دو داستان دیگر از روبرتو بولانیو خواهند شد.
با روبرتو بولانیو بیشتر آشنا شویم
بولانیو در رمان موسیو پین روایت گرِ برهه ای از زندگی کاراکتری به نام پین بوده است؛ مردی عجیب و غریب و نیمه دیوانه که بر اثرِ دل باختن به بیوه ای جوان به نام مارسل رینو، درگیر وقایعی مرموز با سرانجامی نامعلوم می گردد. ماجرا از این قرار است که جناب پین، به انگیزه ی عشقی که توصیفِ آن رفت، به مارسل رینو نزدیک می شود و این چنین، خود را مواجه با درخواستی به ظاهر بی خطر می یابد: مارسل از پین می خواهد از مهارتی که مدعی است در علوم غریبه (سِحر، هیپنوتیزم، ارتباط با نیروهای ماوراءطبیعی و...) دارد استفاده کند تا به او در مداوای یکی از دوستانِ بیمارش یاری رساند. این دوستْ شاعری اهل پرو به نامِ اسکار وایه خو است. پین خواهش مارسل را می پذیرد و برای درمان اسکار که ظاهراً به سکسه هایی بی امان دچار شده است، دست به کار می شود. ماجرا امّا به سرعت رنگ وبویی مرموز و معمایی به خود می گیرد. مردانی، پیش از آن که موسیو پین کار خود را آغاز کند، به سراغ او می روند و از وی می خواهند از خیرِ کمک کردن به اسکار وایه خو بگذرد. چرایش را نه موسیو پین می داند و نه ما که مخاطب داستان او هستیم. با این حال، طولی نمی کشد که حقیقت ماجرا آرام آرام آغاز به آشکار شدن می کند...
می شه اسمت رو به من بگی؟
صدای زیری پاسخ داد «من؟» سایه لرزید.
بله.
بگو نگهبان...
«نگهبان، به من بگو اون ها توی اون اتاق چه کار داشتند می کردند.» به جهت تقریبی اتاقی که از آن درآمده بودم اشاره کردم.
او که به نظر خیالش آسوده شده بود، انگار که با یک بچه طرف صحبت شده، گفت: «بازی می کنند. بازی بانو و قصاب ها بازی می کنند.»
بازی بانو و قصاب؟
چرا نموندید؟ من هیچ وقت تا آخر نمایش رو ندیدم، همیشه باید یک کاری بکنم. در رو باز کنم، در رو ببندم، آقایون رو راه بدم تو، راهنمایی شون کنم بیرون. ولی فکر کنم شکم یک مرغ رو خالی می کنند. خون می پاشه. خیلی فضای مؤثریه، بهتون اطمینان می دم...