معرفی و دانلود کتاب مگره و مرد تنها | ژرژ سیمنون | نشر کتاب هرمس
انتشار: مهر 28، 1402
بروزرسانی: 30 آذر 1404

معرفی و دانلود کتاب مگره و مرد تنها | ژرژ سیمنون | نشر کتاب هرمس

ژرژ سیمنون از سال 1931 دوست داران ادبیات رازآلود را با داستان های کارآگاه مگره سرگرم می کند. «مگره و مرد اسرارآمیز»، «مگره و دیوار سنگی»، «مگره و مرد تنها» و «مگره و یک صد چوبه ی دار» بخشی از رمان های ژرژ سیمنون هستند که بهزبان فارسی ترجمه شده اند. تاکنون بیش از هفتاد جلد رمان از ماجراهای کارآگاه مگره بین سال های 1931 و 1972 منتشر شده است. علاوه بر این رمان ها داستان های کوتاه کارآگاه مگره نیز در نشریات مختلف فرانسوی به انتشار می رسیدند.

نکوداشت های کتاب مگره و مرد تنها

  • عاشق این هستم که آثار ژرژ سیمنون را مطالعه کنم. او مرا به یاد چخوف می اندازد. (ویلیام فاکنر)
  • می توان گفت ژرژ سیمنون بزرگ ترین و اصیل ترین رمان نویسی است که تاریخ ادبیات به خود دیده. (آندره ژید)
  • برتر... فراموش نشدنی! (ایندیپندنت، لندن)
  • ژرژ سیمنون چنان به دنیایی که خود آفریده ورود می کند که خواننده احساس می کند واقعاً به آن تعلق دارد. (پیتر آکروید)
  • نویسنده ای اعتیاد آور و قصه گویی بی نظیر. (نشریه ی آبزرور)
  • کتاب های ژرژ سیمنون قانع کننده و درخشان هستند. (جان گری)
  • کتاب های کارآگاه مگره درست به اندازه ی خود پاریس جاودانه هستند. (واشنگتن پست)
  • ژرژ سیمنون روح های سخت را واکاوی می کند. او هم خالق پرفروش ترین مجموعه ی پلیسی در جهان و هم یک افسانه ی ادبی فناناپذیر است. او رازها و جنایات را با قدرتی مشابه قدرت یک درمانگر، فیلسوف و اعتراف کننده آشکار می کند. (تایمز، لندن)
  • به شکل عجیبی آرامش بخش است. (مارگارت اتوود)
  • ژرژ سیمنون یکی از بزرگ ترین نویسندگان قرن بیستم است. هیچ نویسنده ای نمی تواند صحنه ای مشابه او خلق کند. (ایننشال تایمز)
  • بسیار ارزشمند. (ساندی تایمز، لندن)
  • از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم. ژرژ سیمنون ما را به درون نگری وا می دارد. (روزنامه ی گاردین)

اقتباس های سینمایی از کتاب مگره و مرد تنها

گروه تشییع تقریبا نصف طول قبرستان را پیمود و سر آخر، جلو گورى خالى توقف کرد، در محوطه جدیدى که در آن تعدادى قطعه خالى بود. مگره و همکارش، صد مترى دور از آن ها، ایستادند. مادام ویویَن، دختر و دامادش، بى حرکت لب قبر ایستاده بودند تا تابوت در آن قرار گیرد. هر دو زن دسته گلى همراه داشتند. یکى از قبرکن ها بیلش را دراز کرد سمت زن خیاط تا اولین خاک را روى قبر بریزد؛ اما مگره با شگفتى متوجه شد که زن سرى به علامت نفى تکان داد و به انداختن دسته گلش روى تابوت بسنده کرد. اودت نیز همین کار را کرد؛ و سر آخر، دولاوو بود که بیل را به دست گرفت.

بیش از این سرتان را با توصیفِ آقای سربازرس ناحیه ی یک درد نمی آوریم و سریع تر خبری را که او حاملش بوده را برایتان بازگو می کنیم: در بن بست کوچک مزپیک لزال آله قتلی رخ داده است... قتلی رازآلود که گره آن تنها به دست کارآگاه مگره باز می شود.

کتاب های کارآگاه مگره در کنار مجموعه هایی مانند شرلوک هلمز و هرکول پوآرو به عنوان بهترین و معروف ترین مجموعه کتاب های کارآگاهی شناخته می شوند. شخصیتی که ژرژ سیمنون خلق کرده است تفاوت چشمگیری با دیگر کارآگاه های ادبیات جنایی دارد. ژولز مگره (Jules Maigret) شخصیت خیالی این داستان ها کمیسری از تیپ جنایی پاریس است که سعی می کند نظام فکری جنایت کارها را درک کند. او یکی از بزرگ ترین کارآگاه های اخلاقی ادبیات قرن بیستم است.

ماشین نعش کش بیرون پزشکى قانونى منتظر ایستاده بود، در کنار ماشینى که مؤسسه کفن و دفن فرستاده بود و دو زن و شوهر اودت در آن بودند. تورنس ماشین را جایى پارک کرد که توجه جلب نکند. از خبرنگاران و عکاس ها خبرى نبود. چهار نفر تابوت را که به طرزى غیرعادى سنگین مى نمود بیرون آوردند و چند دقیقه بعد، گروه کوچک مشایعان به سوى قبرستان ایورى راه افتادند.

علاقه مندان به رمان های کارآگاهی و جنایی - معمایی بدون شک محو کتاب مگره و مرد تنها خواهند شد.

در بخشی از کتاب مگره و مرد تنها می خوانیم

با اینکه شنیدن خبر قتل واقعاً هولناک می نمود، اما اگر راستش را بخواهید، به نظر می رسید اگرچه کارآگاه مگره زیر لب غرولند می کند، ولی در حقیقت آن قدرها هم از ماجرای رخ داده ناراحت نیست. نه این که از شنیدن ماجرای قتل خوشنود شود، اما آن روزها به هر بهانه ای که او را از روند کسالت بار روزهایش بیرون بکشد، با جان و دل استقبال می کرد. خلاصه این که کارآگاه مگره خودش را به صحنه ی قتل رساند و به مقتول رسید که با کالیبر32 ، با شلیک چند گلوله به شکم کشته شده بود.

ژرژ سیمنون در کتاب مگره و مرد تنها داستان کارآگاه مگره را روایت می کند که در یک روز کسل کننده ی تابستانی، خبر رخ دادن قتل مرموزی را می شنود؛ قتلی که فاش کردن راز پشت آن، کار چندان ساده ای به نظر نمی رسد... گفتنی ست این اثر ذیل دو مجموعه ی پرفروش «کارآگاه مگره» و «کتاب های کارآگاه» به همت نشر چشمه منتشر شده و تاکنون اقتباس های سینمایی گوناگونی از آن صورت گرفته است.

درباره ی کتاب مگره و مرد تنها

معرفی کتاب مگره و مرد تنها

برای آن که بدانید آیا کارآگاه مگره این بار نیز در گره گشایی از ماجرای قتلی مرموز موفق می شود یا خیر، چاره ای نیست مگر آن که کتاب مگره و مرد تنها را در دست بگیرید، با ژرژ سیمنون همراه شوید و خود پاسخ سؤال هاتان را بیابید. بنابراین بیش از این تعلل نکنید. این شما و این یک داستان معمایی - کارآگاهی جذاب از سری کتاب های کارآگاه مگره.

او هیچ وقت مارسل ویویَن را ندیده بود. سنّش اجازه نمى داد. به چشم مگره سى ساله آمد. مرد سیاه پوشیده بود، که بى شک همان کت و شلوارى بود که سرِ کارش در بومارشه مى پوشید. در کل، مرد خوش قیافه اى بود با سبیلى که مثل موهایش قهوه اى کاملاً سوخته اى بود که به سیاهى مى زد. همه چیز تمام شد. مراسم خاکسپارى، اگر مى شد مراسم نامیدش، فقط چند دقیقه طول کشیده بود. ماشین کرایه اى آماده بود تا خانواده را ببرد. مگره تمام مدت چشم و گوشش باز بود اما هیچ آدم مشکوکى را آن دوروبر ندید که خودش را پنهان کرده باشد. به نظرش مى آمد حالا که ولگرد به خاک سپرده شده است، او بیش از پیش از حقیقت دور شده است.

تورنس براى شکستن سکوت کارى نمى کرد؛ اگرچه درونش غوغا بود، چرا که بین همکارانش به ورّاجى شُهره بود.

از روز قبل، ابرها آسمان را فرا گرفته بودند و از شدت گرما کاسته شده بود. هواشناسى خبر از بارش باران در غرب مى داد که شامگاه به پاریس مى رسید. تورنس فاصله زیادش را با ماشینى که خانواده مرد مرده در آن بودند حفظ مى کرد. مگره پیپش را مى کشید، حرفى نمى زد و مستقیم به روبه رو خیره شده بود. نمى شد حدس زد به چه فکر مى کند.

در پایان، بد نیست اشاره کنیم کتاب کارآگاه مگره و مرد تنها را شهریار وقفی پور به زبان فارسی برگردانده و انتشارات هرمس آن را روانه ی بازار نشر کرده است. نسخه ی صوتی این کتاب با صدای آرش راسخ و به همت نشر صوتی رادیو گوشه در کتابراه منتشر شده و در صورت تمایل می توانید نسخه ی صوتی یا متنی آن را تهیه کنید.

درباره ی مجموعه کتاب های کارآگاه مگره

معرفی و دانلود کتاب مگره و مرد تنها

کلافه بود. همچنان آن سکوت حزن انگیز را نشکسته بود و معماى حل نشده اش را در ذهن سبک و سنگین مى کرد.



منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7/book/79045

کتاب هایی که ذیل مجموعه ی کارآگاه مگره نوشته شده و انتشار یافته اند، مورد اقتباس های تلویزیونی و سینمایی متعددی قرار گرفته اند. کتاب مگره و مرد تنها از جمله مجلدهایی است که چندین مرتبه مورد اقتباس قرار گرفته است. آنچه در ادامه مطالعه می کنید، اشاره ای به برخی از مهم ترین اقتباس ها از این اثر است.

  • تله فیلمی فرانسوی با بازی ژان ریچارد در نقش کارآگاه مگره، به تاریخ هفدهم اکتبر 1973 ساخته شد و به نمایش درآمد.
  • تلویزیون بی بی سی با اقتباس از کتاب مگره و مرد تنها فیلمی تلویزیونی را با عنوان قتل در روز دوشنبه (Murder on Monday) در پانزدهم ژانویه ی سال 1962 با بازی روپرت دیویس (Rupert Davies) در نقش مگره پخش کرد.
  • در هفدهم دسامبر سال 1993، اقتباسی از این کتاب به کارگردانی اتین پیر (Etienne Périer)، به شکل نسخه ای تلویزیونی در فرانسه پخش شد. بازیگران سرشناسی مانند برونو کرمر، ماریا دوبویس و آندریا فریول در این مجموعه ی تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته اند.

کتاب مگره و مرد تنها برای چه کسانی مناسب است؟

داستان مگره و مرد تنها (Maigret and the Man on the Boulevard)، نوشته ژرژ سیمنون (Georges Simenon) از یک روز گرم تابستانی آغاز شد. ماهِ اوت بود و تقریباً بیش از نیمی از بازرسان اداره ی مرکزی پلیس به تعطیلات رفته بودند. پاریس خالی بود و به نظر می رسید هیچ چیزی نمی تواند آرامش و کرختی حاکم بر شهر را بر هم زند. کارآگاه مگره نیز تعطیلات خودش را در خانه اش، در خیابان مونگ سور لوآر می گذراند. در یک ظهر کسالت بار کارآگاه مگره تلفنی دریافت کرد که همه چیز را تغییر داد. کارآگاه مگره که با شنیدن صدای زنگ تلفن چرتش پاره شده بود، گوشی را برداشت. مخاطب پشت خط تلفن را خوب می شناخت. سربازرس ناحیه ی یک، مردی عصا قورت داده که تمام تلاشش را به کار می بست تا خوش پوش جلوه کند و پیش از آن که پایش به اداره ی پلیس باز شود، مدتی را در یک میخانه مشغول به کار بود.