انتشار: مرداد 28، 1401
بروزرسانی: 26 آذر 1404

معرفی و دانلود کتاب هادس | مریم نفیسی راد | انتشارات نسل نواندیش

درست است ما هم پنهان کاری کردیم. درست است که پنهانی به لبنان آمدیم، اما پدرم فرق می کند. ما فقط برای تجدید دیدار با خانواده به لبنان آمدیم. مادرم با بچه هایش به لبنان آمده است. اگر به پدر نگفتیم، چون می دانیم می خواهد ترشرویی کند، خشونت به خرج بدهد و حالا با دختری هم سن من به لبنان آمده است! اگر مادر بفهمد، روزگار پدر را سیاه می کند. اگر مادر بفهمد، دقری طلاق می گیرد. نه، امکان ندارد اینکه دیدم درست باشد. نه پدرم اینجا نیست. نه. نه.

- میریام چیزی شده؟

به سمت صاحب صدا برمی گردم. یک ساعت پیش فکر می کردم اگر باز ببینمش گریه می کنم، شاید هم قالب تهی کنم. اما حالا فقط ماتم برده است؛ یعنی دیدن پدر و سارا مرا سِر کرده است. حالا حتی اگر سوریه هم در جریان بازی ببازد، اشکی نخواهم ریخت.

مریم نفیسی راد، نویسنده و مترجم جوان متولد 1370 است. یکی از آثاری که او تألیف کرده، رمان «فیلی در اتاق» در ژانر علمی-تخیلی است. از آثار ترجمه ا ی او از زبان انگلیسی می توان به رمان «آدم های معمولی» نوشته سالی رونی، کتاب «قصه ی عشق» نوشته ی اریک سگال، «چه اتفاقی برایت افتاد؟» اثر اپرا وینفری و غیره اشاره کرد. مهم ترین آثار ترجمه ای او از زبان عربی نیز کتاب های «مردانی در آفتاب» و «سرزمین پرتقال های غمگین» از غسان کنفانی است.

در بخشی از کتاب هادس می خوانیم

- هی! تو خوبی؟

معرفی کتاب هادس

کتاب هادس، رمانی روانشناختی به قلم مریم نفیسی راد است. در این اثر درخشان داستان دختری به نام میریام روایت می شود که مشکلات و درگیری های عمیقی با دنیای بیرون و درون خود دارد و کسی هم حرف هایش را باور نمی کند. او در دنیایی عجیب و بی رحم، حوالی سوریه ی پیش از جنگ زندگی می کند و فکر می کند که زندگی اش به جعبه ی پاندوراست شبیه است...

درباره ی کتاب هادس

هادس، در اساطیر یونانی، به عنوان خداوندگار مردگان و دنیای زیرین شناخته می شود. همچنین در روان شناسی، کهن الگوی هادس به شخصیتی اطلاق می شود که انزوا، تنهایی و عدم ارتباط با دیگران، از ضعف هایش به شمار می رود. این شخصیت، بی نهایت درونگرا و گوشه گیر است و معمولاً به شکل شهودی، احساس می کند که می تواند اتفاقات را پیش از رخ دادن، پیش بینی کند. در رمان هادس، شما به درون ذهنیات چنین شخصیتی، در آستانه ی اتفاقاتی ناگوار می روید. ذهن عجیب و آشفته ی میریام، باعث شده که مود و اتمسفر رمان، حالتی پست مدرن و مشوش پیدا کند. شما همه چیز را از دریچه ی نگاه میریام می بینید و همین امر، مدام باعث می شود به خود بگویید که آیا اتفاقات واقعا همانطور که میریام تعریف می کند، رخ داده اند؟

اگر علاقه مند به مطالعه رمان های روانشناختی با زبانی ساده و روان هستید، این رمان مناسب شماست. همچنین اگر شخصیتی درونگرا و منزوی دارید و یا ارتباط برقرار کردن با اطرافیان و جهان بیرون برایتان سخت است، شیفته ی رمان هادس و شخصیت اصلی آن خواهید شد.

با مریم نفیسی راد بیشتر آشنا شویم

کاری از دستم برنمی آید. فعلاً همه چیز را به خدا و زمان می سپارم.

نوجوان شانزده ساله ای به نام میریام، که خود را پاندورا هم می نامد، روایتگر رمان روانشناختی هادس اثر مریم نفیسی راد است. میریام در دمشق زندگی می کند و با ورود هم کلاسی سابقش، الکساندر، به این شهر اتفاقات ناخوشایندی برایش رخ می دهد.

Πανδώρα: جعبه پاندورا: بهار 2009 ناکجاآبادی در دمشقِ هادس
Μαριαμ: دختری با دو نام؛ میریام و پاندورا
θνῄσκω thnēskō: بیمارستان عباسیین هادس در شرق دمشق، سال 2002
Κύκλωψ: بهار 2001، محله عباسیین هادس؛ شرق دمشق
Κέρβερος: بهار 2001، مدرسه زید بن خطاب در شرق دمشق
Κρόνος: پاییز 2002، منزل در محله عباسیین در شرق دمشق
Ῥέα: ساختمان هادس 2002
Γαîα: نیمه شبی در ساختمان هادس
Ἑρμῆς: عروس شرق: بهار 2001 لبنان؛ بیروت هادس
دمشق هادس: Ἥρα: یا مریم
بوی خون، همیشه خون هست. آخرش؟: Κοῖος
Φοίβη: عمارتی در غرب دمشق هادس، 2007
Ἁδης: عمارتی در غرب دمشق هادس، 2009

منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%B3/book/68537

الکس در انگلیس یک فوتبالیست است و مدتی است که برای تعطیلات به شهری که میریام در آن زندگی می کند، آمده. او با چشمان روشن و موهای طلایی رنگ، رفتارهای عجیب و نگاه سردش، احساسات عجیبی را در قلب میریام به وجود می آورد. میریام اما همیشه در ذهنش، درحال کلنجار رفتن با دنیای درونی و بیرونی است. هیچکس او را جدی نمی گیرد و در جمع دوستانش، پذیرفته شده نیست. همه او را دوشخصیتی می پندارند و این مسائل، میریام را در سیاهچاله ای فرو می برد که هادس، نام برازنده ای برایش است.

توجهی به اطرافم ندارم. حتی نمی دانم این راهی که دارم طی می کنم راه درستی است یا خیر. فقط می دوم. صدای حمدان که پشتم می دود و مرا صدا می کند، به گوشم می رسد، اما توجهی نمی کنم و دری را هل می دهم که قبلاً موقع ورودمان وجود نداشت، فقط می خواهم از اینجا خارج شوم، اما به جایش داخل شده ام. می ایستم.

فهرست مطالب کتاب

و بی توجه به حمدان که روبه رویم ایستاده و جمعیتی که منتظر شروع بازی هستند، می دوم و پله ها را پایین می آیم و باز به سمت خروجی می دوم.

در همین فکر کردن ها هستم که کسی از پشت دستش را روی شانه ام می گذارد.

رمان هادس در عین آنکه فرمی ساده و درعین حال جذاب دارد، سرشار از اشارات روانشناختی و تمثیلی است که باعث غنی تر شدن داستان می شود. احساساتی که در طی خواندن این رمان تجربه خواهید کرد، ممکن است شما را به یاد رخدادها یا درگیری های شخصی و درونی مشابهی در گذشته یا حال بیندازد. البته شاید هم در آینده با این اتفاقات دست و پنجه نرم کنید و در آن لحظات، به یاد میریام و جهان تاریک ذهنش بیفتید.