بروزرسانی: 29 آذر 1404
معرفی و دانلود کتاب و عشق، تنها عشق | لیلا احمدزاده توفیقی | انتشارات آئی سا
قیمت نسخه الکترونیک
قیمت نسخه الکترونیک
اغلب حجم کتاب و عشق، تنها عشق به واکاوی رابطه ی دو شخصیت مرکزی رمان، محمد و نازنین، اختصاص یافته است. با این حال، این امر ابداً موجب ملال انگیزی اثر نشده. چرا که روایت و شرحِ این رابطه با چنان ظرافت و مهارتی صورت گرفته که خواننده را تا پایان با داستان همراه می کند.
علاقه مندان به داستان ها و رمان های عاشقانه و دنبال کنندگان ادبیات امروز ایران مخاطبین اصلی کتاب و عشق، تنها عشق از لیلا احمدزاده توفیقی هستند.
کتاب و عشق، تنها عشق رمانی عاشقانه به قلم لیلا احمدزاده توفیقی است. در این اثر خواندنی مخاطب ماجرای عاطفی جذابی خواهید بود که میان دختری به نام نازنین و مردی به اسم محمد، درمی گیرد.
محمد خوب به یاد داشت که پس از آن لحظه دیگر هیچ نفهمیده بود و دیگر هیچ چیز حتی خواندن و تدریس ریاضی و رفتن به دانشگاه هم خوشحالش نکرده بود. از آن لحظه به بعد تنها و تنها و تنها یک چیز را در ذهن می پروراند و آن بودن در کنار لیلا دانشجوی سال دوم رشته علوم تربیتی دانشگاه خودشان بود. محمد چشمانش را بست و تصویر لیلا از هر زمان دیگری واضح تر مقابل دیدگانش نقش بست که کنار همان حوض وسط حیاط مسجد نشسته بود و با دلسوزی به حرف زنی که برای دریافت کمک به مسجد آمده بود گوش می کرد. آن نگاه خندان و سرشار از مهر هنوز هم می توانست قلب محمد را زیر و رو کند.
محمد درحالی که به خاطر جابه جا کردن بسته های سنگین مواد غذایی در عضلاتش احساس کوفتگی می کرد و به خاطر کم خوابی و یا بهتر بگویم بی خوابی چند روز اخیر خسته بود، پس از دور شدن وانت، از در سبز رنگ، وارد مسجد شد و بر روی سکوی کنار دیوار که با سقفی کوچک از تابش خورشید در امان مانده بود نشست و سرش را به دیوار تکیه داد و به رفت و آمدهای مقابلش چشم دوخت. دخترها و پسرهای جوانی که در آن وقت سال و نزدیک به امتحانات پایان ترم دل از فضای آرام و شاد دانشکده کنده بودند و خودشان را درگیر رسیدگی به مشکلات مردم محروم کرده بودند او را به یاد گذشته خودش می انداخت.
لیلا احمدزاده توفیقی در کتاب و عشق، تنها عشق به روایت داستان عاشقانه ی جذابی پرداخته که در بطن خود، حاوی بصیرت های جامعه شناختی و روانشناسانه ی درخور توجهی است. شخصیت مرکزی این رمان «نازنین شکیبا» نام دارد؛ دانشجویی جوان که در رشته ی ادبیاتِ دانشگاه تهران، در مقطع کارشناسی ارشد، تحصیل می کند. روایتِ کتاب در شب تولد این دختر روشنفکرِ امروزی آغاز می شود. در صحنه ی ابتدایی رمان نازنین و دوستانش، رؤیا و شقایق، را می بینیم که مقابل درب دانشکده جمع شده اند و درباره ی موضوعی به ظاهر خنده دار، سرگرم جرّوبحثند. ماجرا از این قرار است که این سه دوست، بناست به مناسبت تولد نازنین، دورهمی ای با حضور همکلاسی هایشان در دانشکده ترتیب دهند. در این میان، بین آن ها اختلاف می افتد که آیا باید برای این دورهمی از «هادیان»، پسر مذهبی کلاس، دعوت کنند یا نه. البته که در نهایت تصمیم به دعوت او می گیرند. اما همانطور که انتظار می رود، از او جواب رد می شنوند! باری، روز می گذرد و شب تولد نازنین فرا می رسد. دست بر قضا، درست در همین شب، نازنین دچار سانحه ی رانندگی شده، و به تبع آن، به عنوان مقصر، از سوی دادگستری محکوم به کار کردن به عنوان «جایگزین» در مدرسه ای دبستانی می شود. این حکم آشنایی نازنین با «محمد ستوده»، دیگر شخصیت اصلی کتاب را رقم می زند؛ آشنایی ای که به مرور زمان، منجر به شکل گیری عواطفی پیچیده در نازنین و محمد می شود.
خوب به یاد داشت که سومین سال دانشگاه برای دومین بار دقیقا در همین فصل وارد همین مسجد شده بود. طعم شیرین یاد دادن ریاضی به بچه هایی که استعدادشان سرکوب شده بود، برای یک دانشجوی سال سوم ریاضی چیزی نبود که بتواند آن را نادیده بگیرد. پس برای بار دوم به آنجا آمده بود تا هر کاری که از دستش برمی آمد را برای آن ها انجام دهد. هزاران ایده و فکر در سرش بود و دلش پر بود از شوق کمک. اما تمام فکرهایش یک روز پس از نماز مغرب و عشاء از سرش پرید. می توانست شفاف و واضح آن روز را به خاطر بیاورد که پس از خواندن نماز عشاء با همان لباس های خاکی و صندل کهنه قهوه ای اش درحالی که چندین روز بود محاسنش را اصلاح نکرده بود از مسجد بیرون زده بود تا کلاس درس ریاضی را پس از نماز عشاء برای بچه ها برگزار کند که به ناگاه دختری ریز جثه با صورتی سفید و چشمانی خندان و چادری را دیده بود که وارد بخش زنانه می شد با انبوهی از کاغذهای رنگی و چسب و وسایل کاردستی در دست.
کتاب و عشق، تنها عشق به همت نشر آئی سا به انتشار رسیده و در اختیار مخاطبین علاقه مند قرار گرفته است.